Home خانه

بیوگرافی محترمه بانو فرحت زيبا «يوسفزي»

Farhat Ziba 200فرحت متولد سال ۱۳۸۰ در ديار غربت كشور پاكستان در يک خانواده روشنفكر و خاندان سپه سالار غلام حيدر خان چرخی به دنیا قدم گذاشتم، از آوان طفلیت علاقه مند مطالعه و نبشتن بودم، از كتاب های داستانی خوشم می آمد و مطالعه می كردم تا اینكه در سن ۱۲ ساله گی ومتعلم صنف ششم اقدام به نوشتن داستان های كوتاه نمودم و بدون شک هر انسانی هنرمند را حسی میكشاند و مرا نیز وادار به گرفتن قلم نمود تا بنویسم و حسی كه مرا به نبشتن كشاند از دست دادن پدرم بود كه بسیار خورد بودم و دوری پدر باعث شد من نویسنده شوم.

 بیشترین نبشته هایم و شعرهایم نیز در وصف پدر است؛ اما با خود اندیشیدم كه این نباید فقط از دوری پدر باشد؛ بلكه نویسنده گی یكی از اهدافم نیز باید باشد و همین طور در ظرف یکسال توانستم به یاری خداوند متعال كتابی را به چاپ برسانم و بعداً آهسته، آهسته توانستم توجه فرهنگی های كشور ما را به نوشته هایم جلب نمایم و بیشترین تقدیر و تشویق را از سوی شان دیدم و در انجمن قلم افغانستان نیز عضویت کسب كردم و فعالیت دارم و همین طور از طرف رسانه های دیداری در برنامه های مختلف شعر و ادب دعوت گرديدم و با ايشان سخنانی داشتم و همچنان در رسانه های نوشتاری نيز عضويت دارم و همكار استم. نويسنده گان مورد علاقه ام داکتر اكرم عثمان، سپوژمی زرياب، محمد قسيم سروش، كمال الدين مستان و خالد نويسا می باشد كه من خود فعلاً نبشته هايم را تحت نظر جناب محمد قسيم سروش داستان پرداز، شاعر و منتقد ادبی كار ميكنم و باعث افتخار من است، نا گفته نبايد گذاشت كه انشا الله در آينده های نزديک دو مجموعه كتابم كه يكي آن بازهم داستان های كوتاه ميباشد و ديگر آن سخنان ارزشمند به چاپ خواهد رسيد.

همچنان بعضاً به گونه خود جوش، شعر سپيد، آزاد شعر می نويسم كه اين سروده تقديم شما عزيزانم.

كوچه های سبز

 من از آن كوچه بارها گذشتم

 دیگر پاییز و سرد شده بود

 كاش بارها گذشتنت را تكرار می كردی

 خاطرات دیگر پژمرده شدند و زرد 

 همچو برگ های پاییز افتاده و

 من از آن كوچه بارها گذشتم 

 ترانه های كوهسار،دریا،پرنده های

 خوش آواز دیگر گذشتنش چون

 قبل نبود، گذشتنت را تكرار كن!

تا من نیز لبخندها و گریه هایم را تكرار كنم 

 من از آن كوچه بار ها گذشتم و گذشتم

 ناهید: شما در صنف ششم مکتب به نوشتن کتاب " حقیقت های زنده گی" پرداخته اید، آیا ممکن است درمورد محتوی این کتاب معلومات دهید؟

 فرحت: موضوع كتاب من؛ كشيدن واقعات ملی و اجتماعی توسط قدرت قلم وبه زبان ساده است.مانند: درد ها، رنج ها و آرزو هایی مردم این سرزمین ، به خصوص بانوان این كشور كه با چه دشواری ها دست و پنجه نرم میكنند وکسی نيست که اين فرياد را بشنود، من اين فریاد را به گوشها رسانيده ام..

ناهید: وضعیت آینده را برای جوانان و کودکان منحیث یک جوان با رسالت چطور میبینید؟

 فرحت: همه چيز بر ميگردد به سعی و تلاش خود انسان، آینده را برای آنانی كه در هر شرایطی سخت و دشوار با صبر و كوشش سپری میكنند روشن و روشنتر می نگرم و فرزندان این سرزمین دست از تلاش بر نمی دارند چون من چشم دیدم را می نویسم كه یک فرزند این وطن چگونه تحصیل میكند و درس می خوانند، با آنكه زمینه های پیشرفته برایشان مساعد نیست و یا اگر مساعد هم است آنان دچار فقر و ناداری اند. در پهلوی كار و غریبی شان در آفتاب سوزان كتاب های مكتب شان نزد شان است و درس می خوانند، پس چرا به اینها امیدوار نبود و هرروز بیشتر از قبل خوش بین تر میشوم و افتخار میكنم بر فرزندان این سرزمین خسته!

ناهید: برعلاوه نگارش ، که کار مهم است به ادامه تحصیلیت چه فکر میکنی؟ 

 فرحت: بلی دقيقاً نگارش بهترين استعداد و نعمت خداوندی است. هر انسان در زنده گی خویش آرزوهایی بی شماری دارد و در پهلوی نویسنده گی و با علاقه مندی فراوانی كه دارم میخواهم در آینده یك قاضی مهربان و با عدالت باشم تا آنوقت نه تنها توسط نوشتن بلكه با كمک بیشتر زنان و مردم زجر دیده كشور را دفاع نمایم و آواز حق را بلند سازم.

ناهید: طوریکه { پی دی اف } مجله جهت مطالعه تان گسیل شده بود، بعد خوانش آن دیدگاه تان را ميخواهم در مورد سجايا و کاستی های آن بدانم ؟

 فرحت: اولين بار كه نام مجله بانو را شنيدم خيلی ها احساس خوشی و شادمانی برایم دست داد؛ چون زمانی كه همه به اتفاق هم نام آنرا گذاشتید یعنی به زن و مقام اش احترام و ارج گذاشتید و برای تشویق بانوان و رشد استعداد های شان یكی از بهترین راه های است و خواهد بود؛ همین طور در بانوان استعداد هایی نهفته است كه صد در صد برای بهبود و ارتقای بیشتر این مجله زیبا كمک خواهد كرد! پس ما بانوان این سرزمین چه در داخل و چه در خارج با قلم و هنرمان تمام قید، بند و زنجیر های تعصب و خشونت علیه زن را می شكنیم و به جهانیان نشان می دهیم كه بانوان افغانستان همیشه قهرمان بوده و خواهد بود و همین طور مجله بانو در سطح جهان از شهرتی خاصی برخوردار خواهد بود!

ناهید : شما که در کابل زیست دارید، میخواستم بدانم که برای جوانان و اطفال که آینده سازان کشور هستند، به چه مقدار کتاب ، اخبار و برنامه های تلویزیونی وجود دارد. چون تا جایکه دیده میشود کوچک و بزرگ کشور مصروف سياست هستند؟

 فرحت : طبعاً مشكلات بی شماری وجود دارد! باید واقعیت را و صادقانه بگويم كه توجه خاصی صورت نگرفته و نمی گیرد، در حالی كه فعلاً باید فرهنگ مطالعه رشد داده شود و همه به همكاری همدیگر فرهنگ مطالعه را رشد دهند؛ اما متاسفانه قسمی كه شما گفتيد، فعلاً خورد و بزرگ مصروف سیاست اند! اما چرا استند باید بپرسیم كی ها باعث شدند جوانان كه گرداننده چرخ فردای این كشور اند به این وضعیت دچار شوند! در حالی كه برای جوانان باید زمینه های زیادی مساعد میبود همچنان فعلاً فیصدی محدودی برنامه های تلویزیونی برای جوانان ساخته شده است كه با آن هم خودمان را خوشبخت حس میكنیم. بعضی نهاد ها و برنامه ها نیز در ولایات برای جوانان در عرصه های مختلف آماده شده است البته آنهم توسط افغانان خودمان و در كل تغییراتی مثبت را نسبت به سال های گذشته میبینیم و امیدوارم از این هم بهتر گردد و این بر میگردد به سعی و تلاش شبانه روزی خودمان در عرصه های مختلف خواهانم.